90.7.7
امروز با مامان محیا جون تصمیم گرفتیم بریم جمهوری تا برای دخملها یه سری لباس بخریم. البته قرار نیست شما رو ببرم دیروز باهم رفتیم هفت حوض و یه دوری زدیم محیا هم بود و کلی شیطونی کرد اصلا فکر نمیکردم محیا شیطونتر از تو باشه ولی خوب بچه ها که بزرگتر میشن خیلی فرقها میکنن صبح ساعت 10 وقتی تو خواب بودی رفتم محیا با مامانش اومده بود. تو بازار هر چی دور میزدیم چیز جالبی نمیدیدم که برای گلم بخرم از طرفی مامانی خیلی سخت پسنده و این مسئله رو مشکلتر میکنه ولی بعد گشتن زیاد یه شلوار خوشم اومد و واست خریدم رنگش طوسیه کاش بتونم عکسش رو برات بزارم ، آخه شاید نتونستم واست نگهش دارم اما یه سری لباسات که خودم دوستشون دارم رو برات جدا کردم تا بزرگ...
نویسنده :
مامان متین
16:03